جزء به کل

کثافتِ بی‌شاخ و دم

جزء به کل

کثافتِ بی‌شاخ و دم

نه، تو هر روز از این فکرها نمیکنی.

من از دونه دونه و تک تکِ معلم‌های مدرسه‌ی راهنمائی‌ام تنفر محض دارم. تنفر، با خلوص بسیار بسیار بالا. اما، اما آرزوی من بازگشت به سال‌های اول و دوم راهنمائی‌ست. چرا؟ چون تنها زمانی‌ست در زندگیِ بی لِوِل من، که به چیزی وصل بودم. آرمان داشتم (ای بسا گزززززژععععر). زندگی‌ام تعریف داشت. و البته، درگیرِ این همه کثافت نشده بودم. لااقل چیزی بود. چیزی که از همه چیزهای دیگر می‌گذشت. فرای هر چیزی بود و درون همه چیز. لابه‌لای هر اتفاق دیگری بود؛ نخ تسبیح. نه مثلِ الآن، باری به هر جهت و راهی به هر طرف. نه مثلِ کثافتِ الآن.

  • ث.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی